احتمالا شما هم از اطرافیان خود زیاد شنیدهاید که برای یافتن شغل مناسب، بهتر است به سراغ علائق خود بروید. اما آیا واقعا این باور درست است؟! حقیقت این است که این طرز فکر درمورد…
احتمالا شما هم از اطرافیان خود زیاد شنیدهاید که برای یافتن شغل مناسب، بهتر است به سراغ علائق خود بروید. اما آیا واقعا این باور درست است؟! حقیقت این است که این طرز فکر درمورد تمام افراد درست نیست، مگر اینکه همه هنرمند و یا ورزشکار باشیم! تحقیقات نشان میدهند، کمتر از 4 درصد افراد، شغل و تحصیلاتشان با علائق آنها پیوند خورده است. از طرفی دیگر، گروهی از متقاضیان کار تصور میکنند که یکی از معیارهای اصلی شغل مناسب، درآمد بالای آن است. درحالی که تحقیقات انجام شده در سال 2009 نشان میدهد که درآمد، تاثیر چندانی در رضایت شغلی ندارد. در این مقاله قصد داریم به شما بگوییم که چگونه شغل مناسب خود را پیدا کنیم؟ پس اگر شما هم این روزها دنبال شغل رضایتبخش هستید، تا انتهای این مطلب با رشدانا همراه باشید.
اگر از شما بخواهند که لیستی از کارهای مورد علاقهتان تهیه کنید، چند درصد امکان دارد تا در بین آنها (جستجوی شغل) را نیز بنویسید؟! در واقع اکثر انسانها از جستجوی شغل لذت نمیبرند! این در حالی است که تعداد زیادی از افراد از انجام وظایف شغلی خود راضیاند، اما تمایلی به جستجو شغل ندارند. دلیل این امر میتواند این باشد که فرآیند جستجو همواره با دشواریهای زیادی همراه است.
اگر شما از همان ابتدای راه بتوانید با این دشواریها آشنا شوید و آنها را کنترل نمایید، شک نکنید که این فرآیند برایتان راحتتر خواهد بود و به نتایج بهتری نیز دست پیدا میکنید. در ادامه به چند مورد از این دشواریها، که شناخت آنها در پیدا کردن شغل مناسب کمکتان میکند، اشاره خواهیم کرد.
لحظهای که متوجه میشوید باید به دنبال یک شغل بگردید، یکی از لحظات دشوار زندگی است که بدون شک همه ما با آن روبرو شدهایم! در واقع یکی از دلایلی که سبب سخت شدن این لحظه میشود این است که دقیقا نمیدانیم چه چیزی در انتظارمان است و هیچ درکی از فضای بازار کار نداریم و این مسئله دلهرهآور است! شما مجبور به آغاز سفری هستید که نمیدانید تا کی و کجا ادامه خواهد داشت؟!
تمام سختیهای ابتدایی فرآیند جستجوی شغل، زمانی حل میشود که کنترل موقعیت را به دست آورید و برای آن برنامه ریزی کنید. قبل از انجام هر کاری باید با این موضوع کنار بیایید که نگرانی شما طبیعی و بهجا است. همه انسانهایی که در شرایط مشابه قرار میگیرند، احساساتی شبیه به شما دارند. همچنین این دوره، زمانی برای خودشناسی، رشد فردی و حرفهای در اختیارتان قرار میدهد. نکته دیگری که در آغاز راه به شما کمک خواهد کرد این است که بر مبنای حوزه شغلی که در جستجوی آن هستید، برنامه ریزی کنید و مطابق آن جلو بروید.
نوشتن رزومه یکی از کارهایی است که اگر قرار باشد انجام دهیم، همواره به تعویق میافتد! اما این کار آنقدرها هم که ما از آن فراری هستیم، دشوار نیست. البته به شرطی که به نوشتن رزومه تسلط داشته باشیم و این را بدانیم که قرار نیست در رزومه، زندگینامه یا شغل فعلی خود را شرح دهیم.
در اولین گام، برای نوشتن رزومه باید اقدامات مثبتی که در جایگاههای شغلی مختلف انجام دادهاید را به خاطر آورید و این کارها را یادداشت کنید. اما اگر برای اولین بار است که به دنبال کار هستید، از این مرحله صرفنظر کنید. در گام بعدی، به مهارتها و توانمندیهایتان فکر کنید. همچنین بهتر است مهارتهای خود در زمینههای مختلف را (مانند: کار با نرم افزارهای مرتبط با شغل و زبانهای مختلف) ارتقا دهید. در ادامه نوشتن رزومه، نیاز است تا کارفرما را از تحصیلات و گواهی نامههایی که تاکنون به دست آوردهاید، مطلع کنید.
یکی از سختترین مراحل فرآیند جستجوی کار، شرکت در جلسه مصاحبه است. اگر به چند نکته اساسی در این باره توجه داشته باشید، این مرحله نیز برایتان آسان خواهد بود. همواره به یاد داشته باشید که قرار نیست در جلسه مصاحبه جواب تمامی سوالات را از قبل بدانید. به همین دلیل باید با مصاحبهگر وارد گفتگو شوید. اگر جایی از مکالمه را متوجه نشدید، از او بخواهید تا برایتان بیشتر توضیح دهد و از پرسیدن هراس نداشته باشید! همچنین لازم است بدانید، جلسهای که در آن شرکت کردهاید، یک جلسه مصاحبه است و نه بازجویی! این طرز فکر به شما آرامش میدهد. بدین ترتیب مصاحبهگر متوجه میشود که شما یک انسان فعال و توانا در زمینه برقراری ارتباط هستید و میتواند روی شما حساب کند.
ممکن است در سیر یافتن شغل، بارها به دلایل گوناگون به شما بگویند که نمیتوانیم با شما همکاری کنیم! واضح است که همواره رد شدن از هر کاری، دردناک است. به خصوص اگر به استخدام در آن شغل امیدوار باشید. اگر در جلسه مصاحبهای رد شدید، اصلا نگران نباشید؛ چراکه شما از ویژگیهای نفر مقابلتان هیچ چیز نمیدانید.همچنین شما نمیدانید که چه ارزشهایی برای او مهم بوده است. آنچه که در این زمینه اهمیت دارد این است که پس از اتمام جلسه، کل فرآیند مصاحبه را در ذهنتان مرور کنید و از اشتباهاتتان درس بگیرید.
زمانی که شما ارزشهای خودتان را نشناسید، نباید از دیگران هم انتظار داشته باشید که مهارتهای باارزشتان را بشناسند. در فرآیند جستجوی شغل، همواره باید مراقب این موضوع باشید که سختیهای راه، شما را نسبت به خودتان بدبین نکنند و اعتماد به نفس شما را از بین نبرند. فراموش نکنید که اتفاقهای خوب همیشه زمانی که منتظرشان نیستیم، رخ میدهند. پس درباره خود تفکر مثبت داشته باشید.
در انتخاب شغل، عوامل زیادی وجود دارند که از کنترل شما خارج هستند. به عنوان مثال، روند جهانی اقتصاد، رویدادهای سیاسی و یا تغییرات فناوری نمونههایی از این عوامل تاثیرگذار میباشند. بنابراین اگر فکر میکنید که میتوانید در این مسیر همه چیز را تعیین کنید، باید بدانید که شما یک فرد بیش از حد خوش بین هستید!
البته با این تفاسیر، نباید اینگونه تصور کنید که در کل امور زندگیتان هیچکاره هستید و همه چیز را به دست تقدیر بسپارید! شما میتوانید با برنامه ریزی دقیق، احتمال موفقیت در یافتن شغل موردنظرتان را بالا ببرید. لازم به ذکر است که برای رسیدن به هدف، باید در کل مسیر مدام از خود بپرسید که با انجام چه کارهایی میتوانم فرصتهای شغلی خود را بیشتر کنم؟ در ادامه چند مورد از این کارها را شرح خواهیم داد.
یکی از برنامههایی که برای یافتن شغل مناسب باید همواره مدنظر داشته باشید، به دست آوردن مهارتهای قابل آموزش است. این فرآیند، از زمانی که شما در حال تحصیل هستید آغاز میشود. شما باید بتوانید در این دوران، مهارتهای لازم برای موفقیت شغلی خود را کسب کنید. به عبارتی دیگر، زمانی که قصد انتخاب رشته تحصیلی و دورههای آموزشی را دارید، باید با هوشمندی تمام این کار را انجام دهید.
زمانی که مدرک تحصیلی خود را در رشته موردنظرتان دریافت کردید، باید به دنبال راهی باشید تا از طریق آن دانشتان را انتقال دهید. شروع مسیر شغلی از طریق آموزش، کمک شایانی به پیدا شدن شغلهای جدید در آینده میکند. به عنوان مثال، اگر تخصص شما اجاره دادن هواپیمای شخصی و مسافربری باشد، به مرور زمان مهارت شما در این زمینه افزایش پیدا میکند. اما این مهارت کارآیی چندانی در سایر شغلها ندارد. در صورتی که اگر شما در زمینه برنامه نویسی مهارت داشته باشید، بدون شک گزینههای بیشتری برای اشتغال پیش رو خواهید داشت.
افزایش تجربههای بیشتر و فراتر از یک تخصص، یکی دیگر از روشهای کسب دانش قابل انتقال است. شما میتوانید با به دست آوردن پیش زمینه کاری در سازمانهای مختلف، نظر کارفرمایان زیادی را به خود جلب کنید. به عنوان مثال، اگر شما تمام سالهای کاری خود را در سازمانهای دولتی گذرانده باشید، شرکتهای تجاری زیادی به دنبال جذب و استخدام شما خواهند بود. از طرفی دیگر، در سطوح مدیریتی، شرکتهای دولتی از استخدام مدیرانی که تجربه کار در شرکتهای خصوصی را دارند، پرهیز میکنند. زیرا سازمانهای دولتی بر این باورند که چنین مدیرانی، معمولا توانایی تطابق مهارتهای خود با فشار ناشی ذینفعان عمومی، قوانین اوراق بهادار، بورس دولتی و… را ندارند.
یکی دیگر از نکاتی که در مقاله (چگونه شغل مناسب خود را پیدا کنیم؟) باید به آن اشاره شود، افزایش دایره ارتباطات با افراد هم سطح و بالاتر از خود است. شما باید بدانید که سازمانها، شما را استخدام نمیکنند، بلکه این افراد هستند که شما را به شغل مورد نظرتان میرسانند. بنابراین هرچه با افراد بیشتری آشنا باشید، احتمال اینکه این افراد در صورت به وجود آمدن فرصت شغلی به شما فکر کنند، بسیار بالا خواهد بود.
البته شما میتوانید فرآیند شبکهسازی خود را تا یک سطح مشخص و بدون نیاز به تغییر شغل تان نیز پیش ببرید. برای وسعت به شبکه ارتباطی، میتوانید در کنفرانسها و انجمنهای مربوط به تخصصتان شرکت کنید. اما باید دقت داشته باشید که چنین شبکهسازیهایی، با شبکههایی که از طریق همکاران، شرکت در بحث و گفتگو و مسافرتهای کاری ایجاد میشود، متفاوت است. اگر روحیه بلند پروازی دارید، میتوانید از طریق رفتن به یک شرکت جدید، شبکه ارتباطی خود را توسعه دهید. البته لازم به ذکر است که این موضوع، به منزله یک تصمیمگیری بزرگ است.
در واقع شما با این تصمیم میتوانید شبکه خود را با اشتغال در واحد دیگری در همان سازمان گسترش دهید و یا سرپرستی یک پروژه دیگر که افراد زیادی در آن حضور دارند را به عهده بگیرید و از این طریق شبکهسازی کنید. در دنیای متغیر امروز، ارزیابی هوشمندانه مسیر شغلی، بسیار مهم است. برای اینکه آمادگی لازم برای تحولات و غافلگیریها را داشته باشید، تلاش کنید و به سراغ یادگیری مهارتهایی بروید که حق انتخاب بیشتری برای شغل آیندهتان دارید.
یکی دیگر از راههای برنامه ریزی برای یافتن شغل، استفاده از قوه تصور است. اگر قبل یا بعد از فارغالتحصیلی دانشجویان، از آنها در مورد شغل آیندهشان سوال بپرسید، قطعا احساس ناخوشایندی به آنها دست میدهد. این سوال حتی برای افرادی که از شغلشان راضی نیستند و به دنبال شغل دیگری میگردند نیز آزار دهنده است. اگر شما هم با این سوال پریشان میشوید، باید ابتدا به این سوال پاسخ دهید که بهترین زمینه کاری شما چه چیزی است؟ پاسخ این پرسش، به نظر میرسد ساده باشد، اما در عمل کمی سخت است! افراد معمولا از هر فرصتی برای نشان دادن مهارتهایشان استفاده میکنند. اما شما این کار را نکنید و نکات زیر را همواره در نظر داشته باشید:
10 دقیقه زمان بگذارید و بهترین جایگاه شغلی که برایتان حس تمجید به ارمغان میآورد را توصیف کنید. برای انجام این کار باید به نمونههای روشن و مشخص فکر کنید. مثلا دقیقا مشخص کنید که جایگاه شغلی مدنظرتان، مدیر تولید محصولات الکترونیکی است. سپس ویژگیهای این شغل را بررسی کنید. به عنوان مثال، تحقیق کنید که وظیفه شغلی شما به صورت روزانه چیست و یا شما چه نقشی در سازمان ایفا میکنید و یا مواردی از این قبیل. پس از آن، شغلی که همواره از آن واهمه داشتید را نیز درنظر بگیرید و جزئیات آن را بررسی کنید.
برای اینکه بتوانید از دیگران انگیزه و الهام بگیرید، باید به تواناییهایتان توجه کنید. با درنظر داشتن نقاط قوتتان، شغلهایی که با ویژگیهای شما بیشترین تناسب را دارند، تصور کنید. در مرحله اول، شاید چیزی در این زمینه به ذهنتان خطور نکند، اما آنقدر این فرآیند را تکرار کنید تا به نتیجه برسید.
علاقههای قبلی خود را به خاطر آورید. به دوران دبیرستان، دانشگاه یا شغلهای اخیر خود نگاهی بیندازید و به یاد آورید که در آن دوران بیشتر از چه کاری لذت میبردید؟ مسیر شغلی که در آن دورهها در نظر داشتهاید را دوباره مرور کنید و بررسی کنید که نحوه، دلیل و نتایج تصمیمهای شما چه چیزهایی بودهاند. ممکن است در گذشته مهارت و یا دانشی کسب کرده باشید که مدتی بعد آن را کنار گذاشتهاید. خوب است بدانید که این موضوع کاملا طبیعی است؛ چراکه آن نشان دهنده بلوغ شماست.
شما با مرور گذشته به استعدادهایی برمیخورید که میتواند در زمان حال به دردتان بخورد! با طی کردن این گامها میتوانید به این نتیجه برسید که بیشتر به چه شغلی علاقمند هستید. با نگاهی به لیست، همسویی و تفاوتهایی که انتخابها با تخصصتان دارند را در نظر بگیرید. اگر ایدهای درمورد شغل انتخابی به نظرتان رسید، با افراد متخصص در این حوزه مشورت کنید.
به طور خلاصه، کسانی که نمیدانند مسیر شغلیشان را چگونه آغاز کنند و یا تغییر دهند، شناخت خود و تصور شغل مناسب اولین قدمهایی است که باید بردارند. برای به پایان رساندن چنین تحقیقی، باید صرفا به ایدهها توجه کنید و آنها را با جزئیات بازنگری کنید. اگر این مواردی که تا این بخش از مقاله “چگونه شغل مناسب خود را پیدا کنیم؟” مطرح شد را اجرا کنید، به احتمال زیاد به شغلهایی خواهید رسید که ارزش وقت گذاشتن و جستجو دارند. تیم مشاوره شغلی رشدانا در این مسیر همراه شماست. کافیست با ما در ارتباط باشید.
برای آن که بدانیم چگونه شغل مناسب خود را پیدا کنیم؟ لازم است به دنبال کلید اصلی آن باشیم. انتخاب یا تغییر شغل برای هرکس یک تجربه ناخوشایند و پر از استرس خواهد بود. شاید تاکنون زیاد شنیده باشید که میگویند برای یافتن شغل مناسب به علاقههایتان توجه کنید. اما کلوین نیوپورت در یکی از کتابهای خود به شما میگوید: “مهارتهایی که دارید، مهمتر از علائق شما هستند و در نظر گرفتن علاقه به تنهایی پیشنهاد خوبی برای افراد جویای کار نیست!” تحقیقات ثابت کردهاند، اکثر افراد نمیتوانند پیشبینی کنند که در آینده از انجام وظایفشان چه احساسی خواهند داشت. یافتن افرادی که فکر میکنند به شغل مورد علاقه خود رسیدهاند، کار چندان سختی نیست. در حقیقت، انسانهای کمی وجود دارند که در ابتدای کار اقرار کنند که از شغل خود متنفر هستند!
تصور کنید که در شغلهایی مانند کارشناس سرمایه گذاری، حوزه هنری و یا استاد دانشگاه فعالیت دارید. در چنین مشاغلی چگونه میتوانید رضایت داشته باشید در حالی که هیچ دانش و مهارتی برای انجام وظایف مربوط به آنها ندارید؟! آیا در طول تاریخ فردی را میشناسید که به سراغ شغلی برود که با تصورات قبلی او سازگار است؟ حال اگر به شغلتان علاقه نداشته باشید، چه اتفاقی میافتد؟ در واقع اکثر انسانها ترجیح میدهند شغلی را انتخاب کنند که با مهارتها و ارزشهایشان مطابقت داشته باشد. زمانی که احساس کنید که همان شغل مورد انتظار خود را انتخاب کردهاید، میتوانید ادعا کنید که شروع خوبی برای آغاز مسیر شغلی خود دارید.
دو روش برای کسب انگیزه برای رسیدن به اهداف وجود دارد. برخی از ما همواره تصور میکنیم که اهداف ما باید در زمینه پیشرفت و پاداش تعریف شوند مانند: اهداف شغلی و زندگی. این گروه از افراد، اگر در رسیدن به این اهداف موفق باشند، دستاوردهای زیادی نصیبشان میشود. چنین افرادی با رویکرد ارتقا محور به شغل آینده خود نگاه میکنند.
گروهی دیگر نگاه امنیتی به اهداف خود دارند. به عبارتی دیگر، این دسته تلاش میکنند تا دستاوردهایشان را سفت و سخت حفظ کنند و از دست ندهند. این دیدگاه که به آن پیشگیری- محور گفته میشود، تا بالاترین حد ممکن از ریسک کردن دوری میکند. افرادی که این دیدگاه را دارند، تمام وقت خود را صرف انجام وظایف تعریف شده میکنند. آنها سعی دارند فردی باشند که دیگران بر روی آنها حساب میکنند. همچنین تمایل شدیدی دارند که کارها با سرعت مناسب و در مسیر درست انجام شود.
افراد هر دو گروه، انگیزه لازم برای شروع یک مسیر شغلی را دارند. اما انگیزش براساس دامنهای از کار، علاقه و سرپرستی تعریف میشود. آنچه که برای فهم این دو رویکرد (ارتقا و پیشگیری) مهم است، درک تفاوت افراد در میزان انگیزه، نقاط قوت و ضعف آنان است.
افراد با رویکرد ارتقامحور، مهارتهای خاصی در موارد زیر دارند:
لازم به ذکر است که چنین افرادی درصد خطای بیشتری نسبت به سایرین دارند. همچنین آنها گاهی اوقات بیش از حد خوشبین بوده و ریسکهای زیادی را متحمل میشوند.
گروه پیشگیری محور ویژگیهای زیر را دارند:
از جمله ویژگیهای منفی این گروه، دوری از ریسک و مقاومت نسبت به هر نوع تغییر را میتوان نام برد. همچنین سرعت کار آنها کمی پایین است؛ چراکه عادت دارند بیش از حد به جزئیات توجه کنند.
اگر از کسی که به تازگی فارغالتحصیل شده بپرسم که چه هدفی برای آینده خود دارد، به احتمال زیاد پاسخ مطمئنی برای ارائه ندارد! مخصوصا این که این روزها دانشجویان اعتماد به نفس پایینی برای ورود به دنیای اشتغال دارند و تصور میکنند که مهارت لازم برای رسیدن به شغل موردنظرشان را ندارند. البته این احساس کاملا طبیعی است؛ چراکه رقابت برای ورود به دنیای کسب و کار بسیار تنگاتنگ بوده و تعداد زیاد فارغالتحصیلان، سندی برای این ادعا است. حتی آمار بیکاری نیز یکی دیگر از اطلاعات توجیه کننده این موضوع است. اما به راستی چگونه میتوانیم برای ورود به بازار کار برنامه ریزی کنیم؟!
اولین قدم برای اینکه به شغل دلخواهمان برسیم، شناخت خود است. دلیل اهمیت این مسئله این است که با شناخت بیشتر خود، میتوانیم از تواناییها و مهارتهایمان آگاه شویم. بدین ترتیب شانس بیشتری برای استخدام به دست خواهیم آورد. درواقع با انجام این کار، به شناخته شدن برند شخصیمان نیز کمک میکنیم. به یاد داشته باشید، تا زمانی که خودتان ندانید قادر به ارائه چه ارزشهایی هستید، کارفرما نیز از این موضوع باخبر نخواهد شد!
اگر شما خودتان را به خوبی بشناسید، میتوانید به صورت حرفهای نیز شغل آینده خود را انتخاب کنید. پژوهشها نشان میدهند که بیش از 35 درصد فارغالتحصیلان در سال اول تجربه کاریشان، شغل خود را از دست میدهند. دلیل وقوع این اتفاق در این است که آنها از ویژگیهای شخصیتی خود آگاه نیستند و بدون شناخت کافی وارد این حرفه شدهاند. این نکته مهم، باید مورد توجه کسانی قرار بگیرد که به دنبال شغل دائمی هستند و قرارداد میبندند که به صورت پیمانی به مدت چهار سال فعالیت کنند. واضح است که اگر بدون شناخت کافی از خود و مهارتهایتان وارد چنین کاری شوید، چهار سال از عمر خود را هدر خواهید داد!
در اکثر افراد به مرور زمان علاقه ایجاد میشود. مخصوصا اگر پیشرفتی در شغل به وجود آید. انتخاب شغل براساس علاقه و متناسب با ویژگیهای شخصی، یکی از موثرترین استراتژیها برای ورود به بازار کار است. این استراتژی سبب میشود استرس کمتری برای ورود به شغل را متحمل شوید.
در ادامه مقاله “چگونه شغل مناسب خود را پیدا کنیم؟” سه پرسش اصلی که به شناخت بیشتر مهارتهایتان کمک میکند را شرح خواهیم داد.
زمانی که در هر مرحله از زندگی با این سوال روبرو میشوید، پاسخ شما برای آن چه چیزی خواهد بود؟! تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که آیا شما فردی ایدهآل گرا و اجتماعی هستید و یا درونگرا و پایبند به اهداف شخصی خودتان؟ آزمونی که در پاسخ به این سوال به شما کمک میکند، تست شخصیت است و براساس نتیجه آن میتوانید تیپ شخصیتی خود را بشناسید.
امروزه اهمیت شناخت مهارتها و دانش در به دست آوردن شغل مناسب، به اندازه کافی واضح و روشن است. شناخت نقاط قوت باعث میشود کارفرمای شما نیز درک بهتری از شخصیتتان داشته باشد و این ویژگی تبدیل به شاخصی برای توسعه و رشد فردی شما خواهد شد. برای اینکه بتوانید درک بهتری از نقاط قوت و ضعف خود به دست آورید، از شاخصهای هستهای دنیل اوفمن استفاده کنید.
علاوه بر آن، موفقیتهای قبلی خود را به یاد آورید. اکثر افراد در شمارش موفقیتهای خود دچار کمبینی میشوند و آنها را نادیده یا کم ارزش میبینند. بنابراین همیشه سعی کنید حداقل سه موفقیت اخیر خودتان را یادداشت نمایید. این موفقیتها ممکن است شامل افتخارات دوران تحصیل باشند و یا قهرمانیهای ورزشی را نیز در برگیرند. برای هرکدام از موفقیتهایتان مشخص کنید که چه چیزی باعث رسیدن به آنها شده است. نوشتن این اطلاعات به شما کمک میکند تا بتوانید از قابلیتها و تواناییهایتان آگاه شوید.
اینکه شما به مهارتی مسلط باشید، دلیل نمیشود که لزوما به شغل مرتبط با آن وارد شوید! در واقع به غیر از مهارت و علاقه، باید به طور دقیق بدانید که به دنبال چه مسیر شغلی هستید. ممکن است زمانی که میخواهید علاقه خود را پیدا کنید، با سوالات انتزاعی روبرو شوید. برای پاسخ به این دسته از سوالات، بهتر است شرح شغلی وظایف خود را یادداشت کنید. برای این کار میتوانید از شرح شغلهای آماده کمک بگیرید. همچنین درنظر گرفتن موارد زیر درباره هر شغلی، تاثیر بسزایی در انتخاب صحیح مسیر شغلی خواهد داشت:
در مرحله بعدی به دنبال فرصتهای شغلی مناسب باشید که جزئیات آن را میدانید. دقت داشته باشید که در انتخاب فرصتهای شغلی، به تمامی شرایط ریز و درشت مرتبط با آن، مانند محیط کار، حوزه کاری سازمان، همکارها و…توجه کنید. زمانی که مشاغل مورد نظرتان را یافتید، دلسرد نشوید و برای تصاحب آنها تلاش کنید. مطمئن باشید که اگر حرفی برای گفتن داشته باشید و بتوانید نیازهای کارفرما را پاسخ دهید، در لیست استخدامیها قرار خواهید گرفت. در نهایت، این 7 نکته را برای پیداکردن مسیر شغلی مناسب به یاد داشته باشید:
احتمالا تا به امروز بارها با سوال چگونه شغل مناسب خود را پیدا کنیم؟ روبرو شدهاید. این روزها یافتن شغل مناسب، تبدیل به یکی از دغدغههای تمامی جوانان شده است. برای اینکه بتوانید شغل مناسب شخصیت و مورد علاقهتان را بیابید، باید به فاکتورهای ریز و درشت زیادی توجه کنید تا در مسیر شغلی دچار نارضایتی نشوید. در این مقاله تلاش کردیم تا به طور کامل به سوال (چگونه شغل مناسب خود را پیدا کنیم؟) پاسخ دهیم و تمامی جوانب آن را بررسی کردیم